آخرین مطالب
امکانات وب
دختره خوبي شدم روزي سه بار موهام شونه ميکنم و بيشتر دوگوش ميبافم
خب دوس دارم
تصميم گرفتم بدونه مهم بودنه حرف و طرزه فکره اطرافيانم هرجوري که صلاح ميدونم و دوس دارم باشم
لباسايه گوگوليو فانتزي خريدم
همش اونارو ميپوشم
بابا بهم ميگه کودک ! :|
چه کنيم ديگه
عصبي که ميشم بلند بلند ميخندم يا غر ميزنم
نميدونم چجوري شدم که همه کاراشو بهم ريخته و رفته بليط گرفته مارو هم باخودش ببره. فک کنم 6 . 7 روز نباشم ب حمدا...
زندگي عاديه
امروز ّم يه دعوايه خفن داشتيم پوکيدم ولي کلي خنديدم
حوصله نوشتن و ثبتش هم ندارم
فردارم خوده استاد تعطيل کرد ولي بخاطره ي کلاس بايد اين همه راه و برم بغلم ميکنی... :(...
ما را در سایت بغلم ميکنی... :( دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : abaqalam-kon1 بازدید : 113 تاريخ : شنبه 28 مرداد 1396 ساعت: 12:33
Salehi:hey mikham bishtr laj konm qors nkhoram k khub nasham vli b bikhabi k mioftam dota dota mikhoram!Y tabe ziaad mikhamnmikham khub shm k majboor beshm beram beine adama
Y rahe darrO masalan
Daram tahlil miramBa raah raftan hm hesesh mikonm :))"Par mikeshAm too daste garmet mese qadima bache mishm" :))
DelkhoshiiDoonimO bAyad roshn konmMn k injoori naboodam divoone :))
Harfam alan khodmm qane nmikoneCh berese b bAqie
Hes mikonm bayad bezaram harki ba darde khodesh bepokeBlakhare knar mian y roozi
Taze daram b harfaye ashkannk miresam
NmidunmHichi:) بغلم ميکنی... :(...
ما را در سایت بغلم ميکنی... :( دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : abaqalam-kon1 بازدید : 103 تاريخ : شنبه 28 مرداد 1396 ساعت: 12:33
بچه بودم گنجيشك زخمى پيدا كردمانقدر سعى كردم به زور بهش آب بدم خفه شد مرد،
بعدش یاد گرفتم محبت زورى نكنم
ما را در سایت بغلم ميکنی... :( دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : abaqalam-kon1 بازدید : 109 تاريخ : شنبه 28 مرداد 1396 ساعت: 12:33
بهمن ماه بود فک کنم کلن چون مهم نبود و ميگفتن عداس نبردنم دکتر وظيفمه اخه تحمل کن امروز بلخره يکي پيدا شد تو جمع که بوديم پام خم نشد دردم گرفت هاپو شدم بردتم اختر يارو گفت کي اينجوري شده وقتي فهميد ماله 3 ماه پيشه هنگ کرد کلي دعوامون کرد که چرا اينقد دير اوردنم ولي من اينقد خنديدم هي ميگفتم اخه مهم نيس ياروهم گفت شنبه بيا متخصص بايد ببينت حالا نميدونم ميبرنم يا نه ولي مطمعنم بابا بياد ميگه نميخاد ولي يه دکتر فيزيوتراپ اومد و يه کوفته چندشي درست کرد زد بپام حالا بمونه ببينم چيم ميشه ولي خيلي درده :'( اخه گناه دارم فردارو بگو بازم کلاس کي حال داره بره تازه ازون بدتر کلاسايه تابستونه که ترم اجبار بغلم ميکنی... :(...
ما را در سایت بغلم ميکنی... :( دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : abaqalam-kon1 بازدید : 120 تاريخ : شنبه 28 مرداد 1396 ساعت: 12:33
اين چند وقته واقعن اشغال بوده کلن بعده عيد گند خورد به همه چي اينز بابا اينز وضعه زندگي ولي اين ده روزه برا من بد نبود چون گيج ميزدم هيچي حاليم نبود يا خيلي اروم بودم يا خيلي هاپو البته بستگي ب فردي که باهاش طرف بودم هم داشته هااا ولي خب فک کنم تو اين ده روز بجز ساعتايه خابه شب شيش ساعتم افقي بودم واسه جذبه داروها قضيش هم ازين قرار بود که گوشم عفونت کرد خون ميومد رفتم دکتر گفت پردش پاره شده همش سرگيجه و تهو و ايناهم داشتم گفت عفونت زده ب خونت همين ک مخت نزده برو خداتو شکر کن ي نامه دادن بيمارستان شريعتيو يارو خوند اومد بزور بستريم کنه که اون عنترا همون دانشجو خنگا بيان منو بذارن بعنوانه سوژه ت بغلم ميکنی... :(...
ما را در سایت بغلم ميکنی... :( دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : abaqalam-kon1 بازدید : 111 تاريخ : شنبه 28 مرداد 1396 ساعت: 12:33
اووممم خيلي نامرديه نمره هايه نازنينم اومد ولي غيبتايه زيادي ک داشتم استادا نمره کم کردن گند زدن ب کارنامه قشنگم ولي مهم اينه ... مهم چيه؟!! نميدونم يادم رفت D: از همه اينا که بگذرم بازم بجايي نميرسم مثلن ميخاستم بيام کلي غر بزنماا ولي همش پريد انگاري زندگي خوب نيس
خوب نميگذره
ولي دارم باهاش خيلي رييييز و نامحسوس کنار ميام
شاعر ميگه：
مثه باد از کناره آدما رد شو ، بذا پشته سرت بهم بگن اين ديوونرو ، فقط تو خلوت ، بگو با خودت بگو ، هر سقوط يني شروعه پروازم) بغلم ميکنی... :(...
ما را در سایت بغلم ميکنی... :( دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : abaqalam-kon1 بازدید : 100 تاريخ : شنبه 28 مرداد 1396 ساعت: 12:33
همه چی خوبه فقط بدیش اینه که حرفا از رو کیبورد پاک شدن و همرو باید رهنی بزنم یه بدیه دیگه هم اینکه ناخونام خیلی بلند شدن و چون برا جمعه میخامشون نباید دست بهشون بزنم و نمیتونم مثه ادم بنویسم و تو مسابقه تایپم نفر دوم شدم ولش کن من فقط الان منتظهره کلاساسه تابستونیمم واییی من عاشقه فرانسم 6 واحدم فرانسه برداشتم تا اخره تابستون مشغولم هفته ای سه باره ولی خب ازونجایی که غر زدیم و گفتیم میخایم تابستون و حال کنیم خودمون کردیمش هفته ای یبار اونم از 10 صب تا 8 شب درسته جونمون در میاد ولی خیلی بهترز اینه که هفته ای سه بار تو این گرما و فاصله دور پاشم هلک هلک برم اونجا و بیام تازه کلی درسایه اشغاله دی بغلم ميکنی... :(...ما را در سایت بغلم ميکنی... :( دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : abaqalam-kon1 بازدید : 103 تاريخ : شنبه 28 مرداد 1396 ساعت: 12:33
هفته ای دو روزشو که از 10 صب تا 10 شب نیستمدو روزه اخره هفته هم که شبفت مراقبت از _ دارم
دو روز در هفته هم که کوه و پیک نیک
فقط یروز یا دو روز میمونه واسه خوده خوده خودم باشم و مثه بچه ادم بخابم که اونم به لطفه اعضایه خونه نمیشه
دقیقن کله صب ساعت 8_9 میاد پریز جارو برقی میزنه بالا کله من نه که تو اتاقم چارتا پریز داره دقیقنم میاد میزنه به اون پریزه که بالا تخته که سیمه جارو میره تو حلقم بعد که مثه هاپو کومار میشم میگه عه چرا اینقد بی اعصابی ا که هی رو رو برم
اخ اخ این صدایه استاد شجاعی شده فوبیایه من دیوونه شدم یا با صدایه این اقاهه از خاب میپرم
خلاصه منه بدبخت امسالم تابستون ندارم
تولده عزیز بغلم ميکنی... :(...ما را در سایت بغلم ميکنی... :( دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : abaqalam-kon1 بازدید : 99 تاريخ : شنبه 28 مرداد 1396 ساعت: 12:33